با روي کار آمدن اوباما که نمايندهي جناح دموکراتها محسوب ميشد، ادبيات ساکنان کاخ سفيد در مورد ايران از ابراز نظر در خصوص «تغيير رژيم»، به «تغيير رفتار» تغيير کرد.
به گزارش خبرنگار
سلام لردگان؛
رضا رحمتي/ با روي کار آمدن اوباما که نمايندهي جناح دموکراتها محسوب ميشد، ادبيات ساکنان کاخ سفيد در مورد ايران از ابراز نظر در خصوص «تغيير رژيم»، به «تغيير رفتار» تغيير کرد. جمهوريخواهان قائل به سياست تغيير رژيم در ايران بودند آنچنانکه «مايکل لدين» مشاور اسبق شوراي امنيت ملي آمريکا و از چهرههاي برجسته محافظهکار در يادداشتي در سال ۲۰۱۳ که در وال استريت ژورنال منتشر کرد، براي مقابله با «تهديد ايران» چنين مينويسد: «حمايت از مخالفان حکومت ايران بهترين مسيري است که منجر به سرنگوني و تحقير رژيم ميشود.»
۱
اما اولين اظهارنظرهاي اوباما در اينباره، به پوسترهاي او در کارزار تبليغات انتخاباتي ۲۰۰۸ بر ميگردد، آنجا که در کنفرانس با اعضاي رسانههاي يهودي و اسرائيلي عنوان داشت: «ما بهدنبال مانع براي آرمانهاي ملي مشروع آنها نيستيم، اما ايران مجبور به تغيير رفتار خود است.»۲ چنين سياستي همواره از سوي اوباما در طول سالهاي رياستش بر کاخ سفيد ادامه داشته است. او حتي در گرماگرم مذاکرات هستهاي ايران، در مصاحبهاي با روزنامهي نيويورک تايمز در تاريخ ۵ آوريل ۲۰۱۵ (۱۷ فروردين ۱۳۹۴) نظر خود را در خصوص آنچه وي تغيير رفتار ايران ناميده، اينگونه بيان ميکند: «فکر ميکنم ترکيب يک مسير ديپلماتيک که مسئلهي هستهاي را در يک طرف قرار داده و همزمان پيامي روشن به ايرانيها بفرستد مبني بر اينکه شما بايد رفتار خود را بهطور گسترده تغيير دهيد و اينکه اگر شما به اقدامات تهاجمي بيثباتکننده خود ادامه دهيد، ما از متحدان خود حفاظت ميکنيم، ترکيبي است که به صورت بالقوه نه فقط خيال دوستان ما را راحت ميکند، بلکه تنشها را نيز کاهش ميدهد.»۳
«مايکل لدين» مشاور اسبق شوراي امنيت ملي آمريکا و از چهرههاي برجسته محافظهکار در يادداشتي در سال ۲۰۱۳ که در وال استريت ژورنال منتشر کرد، براي مقابله با «تهديد ايران» چنين مينويسد: «حمايت از مخالفان حکومت ايران بهترين مسيري است که منجر به سرنگوني و تحقير رژيم ميشود
وي همچنين در ۱۵ جولاي ۲۰۱۵ (۲۴ تير ۱۳۹۴) سه بار از عنوان تغيير رفتار ايران ياد ميکند. در اين مصاحبه با عنوان کردن اين موضوع که «ديپلماسي آمريکا ميتواند تغييرات واقعي و معنيداري بهدست آورد» اظهار داشت «هميشه اين اميدواري وجود دارد که رفتارها تغيير کند.»۴
در آخرين اظهارنظر نيز اوباما در بامداد شنبه يک آوريل يعني ۱۴ فروردين سال جاري، در حاشيه نشست امنيت هستهاي در واشنگتن در پاسخ به سؤال خبرنگاران در خصوص ايران بيان داشت که «ايران تاکنون متن توافق را رعايت کرده است، اما روح توافق، مستلزم اين است که ايران به جامعه جهاني و شرکتها سيگنالهايي بفرستد مبني بر اينکه اقدام به انجام طيفي از اقدامات تحريکآميزي که شرکتها را هراسان ميکند، نخواهد کرد.»۵ وي در همين نشست در خصوص پافشارياش براي تغيير رفتار ايران چنين اشاره کرد: «ايران بايد آن چيزي که هر کشور ديگري در دنيا ميفهمد را درک کند و آن اينکه شرکتها ميخواهند جايي بروند که احساس امنيت بکنند، جايي که شاهد مناقشات گسترده نباشند، جايي که بتوانند مطمئن باشند مبادلات طبق روال معمول انجام ميشوند؛ و اين هم سازگارياي است که ايران بايد آن را انجام دهد.»۶
چرا آمريکاييها بهدنبال تغيير رژيم هستند؟
تا اينجا مشخص شد که اگرچه اوباما از اصطلاح تغيير رفتار به جاي تغيير رژيم استفاده کرده است، اما «نتيجه» ي هر دو در عمل به يکجا ختم ميشود: از بين بردن انقلاب اسلامي. حال سؤال آن است که چرا آمريکاييها بهدنبال تغيير رژيم يا به تعبير دموکراتها تغيير رفتار جمهوري اسلامي هستند؟ براي اين موضوع ميتوان دلايل مختلفي برشمرد که برخي از مهمترين آنها به شرح زير است:
۱. تضاد گفتماني
گفتمان انقلاب اسلامي بهدليل آرمانها و اهدافي که دارد، در تضاد کامل با منافع استعماري آمريکا و نظام سلطه در جهان است. «ري تکيه» در يادداشتي در روزنامهي واشنگتن پست، بهصراحت به ماهيت ايدئولوژيک دشمني بين ايران و آمريکا اشاره ميکند و از آن بهعنوان مبنايي براي تغيير در ايران ياد ميکند. وي پيش از شروع مذاکرات اخير هستهاي مينويسد: «اغلب اوقات تنشهاي بين ايران و آمريکا به اختلافات فني بر سر برنامه هستهاي تهران نسبت داده ميشود. براي دههها ديپلماتها در تلاش بودند تا توازن بين سانتريفيوژها و تحريمهاي اضافي را مشخص کنند. هستهي اين درگيريها ايدئولوژيک است: تهران نميخواهد ما موفق شويم و ما نبايد بخواهيم تهران غالب شود.»۷
آمريکاييها بهخوبي از ماهيت استقلالطلبانه و عزتجويانهي انقلاب اسلامي مطلعاند و از اين موضوع نيز نگرانند. پيتر جونز يکي از پژوهشگران و اساتيد غربي در مقالهاي تحت عنوان «نظام سياسي ايران و معناي آن براي سياستگذاري در ايالات متحده»، با تأکيد بر تخاصم ايدئولوژيک ايران و آمريکا معتقد است: «ايرانيان مردماني سخت و باهوش هستند که تاريخ خود را ارج مينهند و دولتمردان آمريکايي چارهاي جز اين ندارند که به آن احترام بگذارند و البته بدانند که راهي پر از چالش و زمانبر را پيشرو خواهند داشت.»۸ بههمين سبب است که اوباما يک روز بعد از توافق هستهاي بهصراحت اعلام کرد: «ايران همچنان چالشي براي منافع و ارزشهاي ما است.»۹
«ري تکيه» در يادداشتي در روزنامهي واشنگتن پست، بهصراحت به ماهيت ايدئولوژيک دشمني بين ايران و آمريکا اشاره ميکند و مينويسد: «اغلب اوقات تنشهاي بين ايران و آمريکا به اختلافات فني بر سر برنامه هستهاي تهران نسبت داده ميشود. براي دههها ديپلماتها در تلاش بودند تا توازن بين سانتريفيوژها و تحريمهاي اضافي را مشخص کنند. هستهي اين درگيريها ايدئولوژيک است: تهران نميخواهد ما موفق شويم و ما نبايد بخواهيم تهران غالب شود
۲. ممانعت از تبديل شدن ايران بهعنوان يک مدل در سطح منطقهاي و جهان
آمريکاييها بهشدت از تبديل شدن نظام مردمسالاري ديني ايران بهعنوان يک مدل منطقهاي و اسلامي بيمناکاند. آنها به خوبي ميدانند که ايران کشوري با پتانسيل الگوبرداري در منطقهي غرب آسيا و شمال آفريقاست. همانطور که دانيل پيپِس در وبسايت شخصي خود بيان ميکند: «موفقيتهاي ايران سبب شده است، پشتيباني براي مدل اسلامي ضد غربي قلمداد شود. ايرانيان از اين فرصت براي افزايش نفوذ تاريخي فرهنگي استفاده ميکنند»۱۰ در اين خصوص مدير ميز ايران در انديشکدهي آمريکايي بلفر در خصوص نقش ايران در منطقه بر آن است که «ايران يکي از قويترين و با ثباتترين کشورهاي منطقه است که بهطور واقعي قدرت نفوذ مؤثر و شکل دادن وقايع بيرون از مرزهاي خود را دارد.»۱۱
روزنامهي انگليسي گاردين نيز با اظهار شگفتي نسبت به محبوبيت روزافزون ايران در جهان عرب اشاره ميکند: «با وجود سرمايهگذاريهاي خاندان آلسعود از طريق رواج اسلام وهابي، ايران موفقيتهاي خيرهکننده در بين اقشار جهان عرب کسب کرده است. ايران بهخاطر اقدامهاي اسرائيل عليه فلسطين بهنفع آنها دلسوزي کرد و با اتخاذ رويکرد ضدصهيونيستي و ضدغربي، حمايت نسبي موفق از حزبالله لبنان و حماس را آغاز کرد و در نتيجه بهشدت در جهان عرب محبوبيتي فراوان کسب کرده است.»۱۲
۳. تحديد توان نظمسازي منطقهاي ايران
يکي ديگر از مسائلي که آمريکاييها را به تغيير رژيم در ايران ترغيب ميکند، توان ايران براي تغيير نظم منطقهاي و در خطر انداختن منافع آمريکا در سطح منطقه است. نظمي که آمريکاييها با سيستم «پراکندن آشوب» در پي آن هستند. بنابراين آنها بهشدت دنبال تحديد اين توان ايران هستند. گرچه خود نيز معترفاند که حل بسياري از مسائل منطقه بدون حضور ايران ناممکن است. بههمين علت آمريکاييها بهشدت از ايفاي نقش فعال ايران در معادلات منطقه و مخصوصا عراق و سوريه عصباني هستند. انديشکدهي «امريکن انترپرايز» در مقالهاي به قلم «جان بولتون» نمايندهي پيشين آمريکا در سازمان ملل چنين مينويسد: «بنابراين حکومت اسد، نميتواند بدون حمايت ايران به حيات خود ادامه دهد… ما بايد به جاي تمرکز بر سرنگوني اسد يا کمک به دشمنان وي، بهصورت جدي بر تغيير رژيم در ايران تمرکز کنيم.» «آندرو جي تبلر» از کارشناسان انديشکدهي آمريکايي واشنگتن در تحليلي پيرامون عواقب آزادي احتمالي شهر حلب و اثرات آن بر توازن قوا در عرصهي جنگ نوشت: «اين امر شکستي ويژه براي آمريکا و متحدان سنتي آن چون ترکيه، عربستان سعودي، قطر و اردن است. البته اين مورد در مواجهه با حضور ايران و روسيه در سوريه نيز نوع شکستي محسوب ميشود… اما بهطور اساسي مواضع دولتي و بهويژه نيروهاي ايران تقويت ميشود.»۱۳
در مجموع بايستي اشاره کرد که آمريکاييها بهخوبي از پتانسيلهاي ايران در منطقه و در سطح بينالمللي آگاهي دارند و بنابراين بعيد است که دست از دشمني با ايران بردارند. اين موضوعات که آنها بهدنبال تغيير رژيم ايران نيستند و فقط در برخي از موارد جزئي با ايران دچار چالشاند که با حل آنها ميتوان دشمني را کنار گذاشت، فاقد مبناي تئوريک و استراتژيک است.
پينوشتها:
۱. http://www.wsj.com/articles/SB۱۰۰۰۱۴۲۴۱۲۷۸۸۷۳۲۳۵۰۱۰۰۴۵۷۸۳۸۹۱۵۰۲۰۵۵۴۲۶۴۸
۲. http://www.jpost.com/International/Obama-Palestinian-refugees-cant-return
۳. http://www.nytimes.com/۲۰۱۵/۰۴/۰۶/opinion/thomas-friedman-the-obama-doctrine-and-iran-interview.html?_r=۰
۴. https://www.washingtonpost.com/news/post-politics/wp/۲۰۱۵/۰۷/۱۵/transcript-obamas-news-conference-on-the-iran-nuclear-deal/
۵. http://www.usatoday.com/story/news/۲۰۱۶/۰۴/۰۱/barack-obama-nuclear-security-summit/۸۲۴۸۹۸۹۸/
۶. http://edition.cnn.com/۲۰۱۶/۰۴/۰۱/politics/obama-isis-drone-strikes-iran/
۷.https://www.washingtonpost.com/opinions/the-us-needs-a-deal-with-iran-not-detente/۲۰۱۴/۰۱/۱۲/۹f۷d۱c۴۶-۷a۴۴-۱۱e۳-b۱c۵-۷۳۹e۶۳e۹c۹a۷_story.html
۸. Jones, peter (۲۰۱۱) “Iran’s Political System and Its Implications for US Policy”
۹. https://www.washingtonpost.com/news/post-politics/wp/۲۰۱۵/۰۷/۱۵/transcript-obamas-news-conference-on-the-iran-nuclear-deal/
۱۰. http://www.danielpipes.org/۲۴۲/the-event-of-our-era
۱۱. http://belfercenter.hks.harvard.edu/files/۲۴۴۴۱۷%۲۰BCSIA%۲۰NL%۲۰Fall%۲۰۱۴.pdf
۱۲. http://www.theguardian.com/commentisfree/۲۰۱۵/mar/۲۹/iran-saudi-arabia-yemen-conflict?CMP=share_btn_tw
۱۳. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۴۱۱۲۵۰۰۱۶۴۶
منبع:khamenei.ir